دردیلا کتاب تصویر یک سیاره - دردیلا

در انتهای صحنه، تصویر راه شیری در ابتدا نمایان می‌‌شود، صحنه با نور ضعیفی روشن می‌‌شود. آدم از سمت چپ وارد شده و به وسط انتهای صحنه می‌‌رود.

آدم: من اولین خدام.

قابیل از سمت چپ وارد می‌‌شود، تقریباً سخت می‌‌شنود.

قابیل: چی؟
آدم: من اولین خدام.
قابیل: آهان.

قابیل به سمت راست میانه‌ی صحنه می‌‌رود.

قابیل: من دومین خدام.

هابیل تقریباً با بی‌قیدی از سمت چپ وارد می‌‌شود و به سمت چپ صحنه می‌‌رود.

هابیل: من سومین خدام.

هنوخ از سمت چپ با بی‌خیالی وارد می‌‌شود و کاملاً به سمت چپ در میانه‌ی صحنه می‌‌ایستد.

هنوخ: من چهارمین خدام.

آدم خمیازه می‌‌کشد.

قابیل: چی؟
آدم: کسل‌کننده‌ست، این بی‌نهایت.
هابیل: وحشتناک کسل‌کننده.
قابیل: چی؟…
-از متن کتاب-

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 197 views بار دسته بندی : ریپورتاژ تاريخ : 6 آوریل 2022 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.