بیوگرافی کتایون ریاحی
کتایون ریاحی متولد ۱۰ دی ۱۳۴۰ در تهران ، بازیگر و فعال اجتماعی است
فارغ التحصیل لیسانس رشته ادبیات و مردم شناسی می باشد که در ۲۴ سالگی با سریال «زیر سایه همسایه» بازیگری را شروع کرد و با نقش زلیخا در سریال یوسف پیامبر به شهرت رسید
خانواده و اصالت
کتایون ریاحی در شهر تهران به دنیا آمده است و تنها یک برادر بنام علیرضا (بازیگر) دارد پدرش اردشیر اصالتا گیلانی و مدرس بازنشسته و مادرش «گیتی» اصالتا شیرازی و طراح لباس بود
از معلمی تا انجمن معلولین
از سال ۱۳۵۶ که ۱۶ ساله بودم هم درس می خواندم و هم بعنوان معلم حق التدریس در آموزش و پرورش تدریس و در کنار آن در یک تولیدی لباس نوزاد هم کار می کردم
بعدا دوره کمک های اولیه در هلال احمر را دیدم و به شکل افتخاری در انجمن حمایت از معلولین فعالیت داشتم و نوشتن هم یار همیشگی اش بود
شروع با نویسندگی
در کنار یادداشت ها و قصه هایی که برای خود می نوشتم شروع به قصه نویسی برای کودکان کردم که آنها را از طریق نوار کاست و یا کتاب منتشر می نمودم
ورود به بازیگری
کنار نویسندگی، از طریق آشنایی سال ۱۳۶۴ وقتی ۲۴ ساله بود برای بازی در سریال «زیر سایه همسایه» دعوت شد و توانست اولین تجربه خود را بدست بیاورد
سپس سال ۱۳۶۶ در فیلم «خبرچین» بازی کرد که توقیف شد و در نهایت توانست همین سال با فیلم «پاییزان» به کارگردانی رسول صدرعاملی وارد سینما شود
شهرت
با بازی در سریال پدر سالار سال ۱۳۷۴ خود را مطرح کرد و با سریال «پس از باران» در سال ۱۳۷۹ و «شب دهم» در سال ۱۳۸۰ چهره اش شناخته تر شد
آخرین نقش
اوج هنرمندی خانم ریاحی در آخرین تجربه بازیگری اش با سریال یوسف پیامبر در سال ۱۳۸۷ و نقش زلیخا بود که به شدت مورد توجه قرار گرفت
ازدواج اول و پسرش
کتایون ریاحی قبل از شروع بازیگری با «فرشید رحیمیان» ازدواج کرد و از وی صاحب یک فرزند پسر بنام «پوریا» شد اما این زندگی در نهایت به جدایی و طلاق انجامید
ازدواج دوم
خانم ریاحی در دومین تجربه خود با «مسعود بهبهانی» ازدواج کرد که وی از سهامداران اصلی شرکت «اویل ورد» آمریکا می باشد و بیشتر در آن ور آب حضور دارد
این زندگی هم بعد مدتی دوام چندانی نداشت و در نهایت ازهم جدا شدند
کناره گیری از بازیگری
خانم بازیگر در سال ۱۳۸۸ بعد از بازی در سریال یوسف پیامبر در نقش زلیخا با یادداشتی اعلام کرد بخاطر فضاهای موجود در سینما از حرفه بازیگری کناره گیری می کند
او گفت می خواهد شیرینی سریال یوسف پیامبر در زائقه اش بماند
تاسیس بنیاد خیریه «کمک»
ایشان که همواره در انجام فعالیت های بشردوستانه پیش قدم بود توانست ۳ اسفند ۱۳۹۱ طی مراسمی نخستین بنیاد نیکوکاری در جزیره کیش را تاسیس کند
بنیادی که ابتدا «کیش مهر کتایون» نامیده شد و حالا به اختصار بنام بنیاد «کمک» شناخته می شود
در راه کمک به ناشنواها
بنیاد «کمک» مختص کودکان ناشنواست، فعالیت اصلی این مرکز برای بچه های ناشنوای مادرزادی است که با عمل جراحی کاشت حلزونی، شنوایی خود را بدست می آورند
ورزش
می گوید باید صبح ها ورزش صبحگاهی داشته باشد بعلاوه يوگا، شنا و دوچرخه سواری هم ورزش های مورد علاقه اوست كه گاهی به آنها می پردازد
عکس کتایون ریاحی و برادرش علیرضا
ماجرای حضور در کنسرت ابی
در فروردین ۱۳۹۲ تصاویر از کنسرت ابی در شهر لس انجلس منتشر شد که نشان می داد خانم ریاحی بدون حجاب در روی صحنه حضور دارد
مرحوم فرج الله سلحشور و برخی مسئولان فرهنگی خواستار برخورد شدید با وی شدند، اما در نهایت مشخص شد آن شخص مهشید برومند همسر ابی بوده است !
خصوصیات
شنونده ای خوش بین و سخنوری خوش بیان و پراحساس است، در زمان هایی كه باید صحبت كند اظهار فضل می كند و در بیشتر مواقع ترجیح می دهد شنونده باشد
رنج های دیگران آزارش می دهد و برای بهتر كردن شرایط روحی خودش هم شده كاری برای آنها انجام می دهد
تلویزیون نمی بینم
من اصلا تلویزیون نگاه نمی‌کنم و به همین دلیل نمی توانم درباره سریال ها و برنامه های مناسبتی و غیرمناسبتی که پخش می شوند نظر بدهم
نویسندگی
خانم ریاحی در سال ۱۳۹۳ دو کتاب منتشر کرد، اولی بنام «یک پنجره برای من» با طرح جلدی از عباس کیارستمی و شامل هشت نمایشنامه بود
کتاب دوم ایشان نیز یک داستان کودکانه با عنوان «ماهی قرمز کوچولو» از سوی انتشارا شمع و مه به بازار آمده است
تصمیم به خودکشی
یک روز تاریک، تلخ و سیاهِ جور و ستم در اسفند ۱۳۹۵ تصمیم گرفتم جلوی قوه قضاییه خودسوزی کنم، از چندنفری که می دانستند، تنها افشین یداللهی دست بکار شد، مثل همیشه، همچون یک فرشته، مرا واداشت بمانم و چند روز بعد خودش رفت، اکنون هستم، ماندم و پیروز شدم و همچنان با شجاعت هستم …
از برداشت حجاب تا دستگیری
کتایون ریاحی از نخستین بازیگرانی بود که با آغاز اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی حجاب از سر برداشت و گفت؛ زنان صدای یکدیگرند و «دروغ بس است»
او بعد از کشف حجاب و مصاحبه با شبکه ایران اینترنشنال تا مدت ها فراری بود تا اینکه دو ماه بعد در ۲۹ آبان ۱۴۰۱ در ویلای خود در اطراف قزوین بازداشت شد
یک هفته بعد با قرار وثیقه آزاد توانست آزاد شود، از جمله اتهامات وی اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام عنوان شده است
در نهایت دادگاه اردیبهشت ۱۴۰۲ به جهت کشف حجاب او را به پرداخت ۱/۵ میلیون تومان جریمه نقدی مواجه کرد و اعلام شد برای سایر اتهامات همچنان پرونده مفتوح است
ماجرای اتهام آزار
این عکس مربوط به بیست و پنج سال پیش است، آن سال ها آقای داوود رشیدی ریاست هیئت مدیره خانه سینما و آقای پورصمیمی دستیار یا معاون بودند
من توسط همکاران خودم و در خانه سینما به اتهامات واهی بازجویی و مواخذه شدم، آقای پورصمیمی که در نقش بازجو وارد شده بود با سوء‌استفاده از موقعیت خود به من تعرض کرد
روزگار سختی بود و من هیچ نگفتم، هنوز پس از ۲۵ سال روح و روانم از این حادثه تلخ التیام نیافته و آزرده است
به یاد داشته باشیم اگر ثروت، شهرت و قدرت مهار نشود، اگر اخلاق و قانون اقتدار نداشته باشند، این فساد است که همه جا با قلدری حکومت می‌کند
افتخارات
● جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره بین المللی فیلم قاهره برای فیلم «شام آخر» در سال ۱۳۸۱
● بازیگر نقش اول زن سال برای فیلم «این زن حرف نمی‌زند» – دوره ۱۸ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) – سال ۱۳۸۲
● بازیگر برگزیده منتقدان و جشن سینمایی دنیای تصویر (جشن حافظ) ۱۳۹۰ برای نقش اول زن سریال درام «یوسف پیامبر»
● بازیگر برگزیده منتقدان و جشن سینمایی دنیای تصویر (جشن حافظ) ۱۳۸۲، بازیگر نقش اول زن برای فیلم «این زن حرف نمی زند»
● بازیگر برگزیده منتقدان و جشن سینمایی دنیای تصویر (جشن حافظ) ۱۳۸۱، نقش اول زن سریال درام «شب دهم»
● بازیگر برگزیده جشنواره سیما برای مجموعه «پس از باران»
● بازیگر برگزیده جشنواره سیما برای مجموعه «فردا دیر است»
● بازیگر برگزیده جشنواره سیما برای مجموعه «روزهای زندگی»
● بازیگر برگزیده جشنواره سیما برای مجموعه «شب دهم»
● بازیگر برگزیده جشنواره سیما برای مجموعه «یوسف پیامبر»
● بهترین بازیگر مردمی برگزیده جشنواره سیما
کار سینمایی
● دعوت – ۱۳۸۷
● شیرین – ۱۳۸۷
● تارا و تب توت فرنگی – ۱۳۸۲
● این زن حرف نمی زند – ۱۳۸۱
● بانوی من – ۱۳۸۱
● جایی دیگر – ۱۳۸۱
● شام آخر – ۱۳۸۰
● لاک پشت – ۱۳۷۵
● ماه مهربان – ۱۳۷۴
● قافله – ۱۳۷۱
● تماس شیطانی – ۱۳۷۱
● حکایت آن مرد خوشبخت – ۱۳۶۹
● آپارتمان شماره ۱۳ – ۱۳۶۹
● کشتی آنجلیکا – ۱۳۶۷
● آخرین لحظه – ۱۳۶۷
● غریبه – ۱۳۶۶
● خبرچین – ۱۳۶۶
● پاییزان – ۱۳۶۶
کار تلویزیونی
● یوسف پیامبر – ۱۳۸۷ – ۱۳۸۳
● مرده متحرک – ۱۳۸۴
● عروج – ۱۳۸۱
● شب دهم – ۱۳۸۰
● روشن تر از خاموشی – ۱۳۸۱
● پس از باران – ۱۳۷۹
● روزهای زندگی – ۱۳۷۸
● خبرنگار خارجی – ۱۳۷۷
● فردا دیر است – ۱۳۷۷
● شرکت – ۱۳۷۷
● بازگشت پرستوها – ۱۳۷۶
● صدای صنوبر – ۱۳۷۶
● پهلوانان نمی میرند – ۱۳۷۴
● شیخ مفید – ۱۳۷۴
● عاطفه – ۱۳۷۳
● پدرسالار – ۱۳۷۲
● همسایه ها – ۱۳۷۲
● دردسر – ۱۳۷۱
● سایه همسایه – ۱۳۶۴
مطلب مفید بود ؟
۵۰۵
۱۲۹
